بقای نفس انسان در دیدگاه فارابی، ابن سینا و صدرالمتألهین
author
Abstract:
این مسئله که نفوس چه انسانهایی بعد از مرگ باقیاند و اینکه آیا آن نفوس تعین خود را از دست خواهند داد و به یک نفس کلی تبدیل خواهند شد یا اینکه کثرت خود را حفظ خواهند کرد، مورد توجه فارابی، ابنسینا و صدرالمتألهین بوده است.در این مقاله که موضوع اصلی آن تحلیل و بررسی آرای این سه حکیم درباره این دو موضوع است، پس از جمعآوری و بررسی آرای آنها درباره دو موضوع مورد نظر این نتیجه به دست آمده است که فارابی نفوس برخی از انسانها را فانی میداند، اما دو حکیم دیگر نفوس تمام انسانها را باقی میدانند. در این مقاله پس از نقد و بررسی سه دلیلی که ابنسینا برای اثبات بقای تمام نفوس اقامه کرده و اشکالهای صدرا به آنها، ثابت شده است که هیچکدام از اشکالهای صدرا به ادله ابنسینا وارد نیست.درباره اتحاد و اتصال نفوس به یکدیگر بعد از مرگ و تشکیل نفس کلی، معلوم شده است که به خلاف نظر برخی محققان، فارابی قائل به نفس کلی، به طوری که نفوس تعین و تعدد خود را از دست بدهند، نیست.درباره اتحاد و اتصال نفوس انسانی با عقل فعال از نظر ملاصدرا، پس از تحلیل و بررسی آرای او درباره تعقل، این نتیجه به دست آمدهاست که صدرا نیز نفس کلی را قبول ندارد.
similar resources
بقای نفس انسان در دیدگاه ابن سینا و فخر رازی
بقای نفس از موضوعات بحث برانگیز و چالشی در حوزه فلسفه است که در این نوشتار با پرداختن به مفاهیم اساسی آن، این موضوع از دیدگاه ابن سینا و فخر رازی بررسی می شود. ابن سینا از طریق عدم تعلق ذاتی میان نفس و بدن، بقای نفس پس از مرگ را اثبات می کند؛ بدین معنا که فساد بدن، هیچ گونه تأثیری در فساد نفس ندارد. فخر رازی نیز بدن را محل تصرف نفس می داند و برای رهایی از شبهه فساد نفس با فساد بدن، معتقد است نب...
full textدیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین درباره علم الهی
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار، شیخالرئیس، ابنسینا و حکیم، صدرالمتألهین و بیان اختلاف نظر آن دو درباره علم الهی است. علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند بهذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری، ولی در حکمت مشاء علم ذات بهذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، ق...
full textبقای نفس انسان در دیدگاه ابنسینا و فخر رازی
بقای نفس از موضوعات بحثبرانگیز و چالشی در حوزه فلسفه است که در این نوشتار با پرداختن به مفاهیم اساسی آن، این موضوع از دیدگاه ابنسینا و فخر رازی بررسی میشود. ابنسینا از طریق عدم تعلق ذاتی میان نفس و بدن، بقای نفس پس از مرگ را اثبات میکند؛ بدین معنا که فساد بدن، هیچگونه تأثیری در فساد نفس ندارد. فخر رازی نیز بدن را محل تصرف نفس میداند و برای رهایی از شبهه فساد نفس با فساد بدن، معتقد است نب...
full textبررسی مبانی متفاوت دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مسئل? جوهریت، تجرد و بقای نفس.
ارزیابی و بررسی موضوع جوهریت، تجرد، و بقای نفس انسانی توسط دو فیلسوف به نام های ابن سینا (370-428 ه. ق) و ابن رشد (520-595 ه. ق)، مسئل? این رساله را تشکیل می دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو دیده می شود، منشأ اختلاف نظرهای شارحان وی دراین باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن های دوم و سوم قبل از میلاد) و ابن رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن سینا و توماس آکوئی...
بررسی تجرد نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
تجرد یا مادیت نفس یکی از مسائل مهمی است که همواره از دغدغههای فیلسوفان مسلمان بوده است، چراکه اگر وجود نفس به مثابهی جوهری مجرد که بعد از زوال بدن باقی است ثابت نشود، بحث از معادْ بیمعنا خواهد بود. با توجه به اهمیت مسألهی تجرد نفس، این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی – تحلیلی، دیدگاهها و براهین فلاسفهی بزرگ اسلامی، مانند ابن سینا و ملاصدرا، را در باب تجرد نفس، بررسی کند. آنچه ابن سینا به...
full textMy Resources
Journal title
volume 3 issue 9-10
pages 66- 78
publication date 2001-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023